رسم زیبای صلوات در پایان فصل درو
ایگیت قدر و قیمت زیادی برای وبلاگ خمیگان دارد. هرچند دیر دیر به وب سر می زند اما هر بار که سر می زند با خودش تحفه های زیادی از ایده می آورد. این بار چندین مطلب را از روستا ذکر کرده که بسیار جای نوشتن دارد. یکی از این مطالب رسمی به نام صلوات گفتن یا صلوات دادن کشاورزان در پایان فصل درو یا بیچین در اواسط تابستان به نشانه پایان این کار برای هریک از کشاورزان بود. از این بابت که این رسم نشانه پایان یک دوره کار بسیار سنگین و طاقت فرسا برای کشاورزان بود بسیار مفرح هم بود. بویژه جوانها از این موضوع خیلی خوشحال می شدند وحالتی رمانتیک برایشان داشت. اصل رسم بر این منوال بود که وقتی کشاورزی به پایان درو گندم می رسید و می خواست آخرین بوته های گندم خود را بچیند و درو را به پایان برند، این آخرین بوته ها را با یک تشریفات ویژه درو می کرد. تشریفات از این قرار بود:
آخرین بوته ها در یک ردیف به نحوی که زارعین خود بتوانند رو به قبله بایستند در مزرعه به جا گذاشته می شد. آنگاه کشاورزان همسایه مزرعه شان ( زمی )را هم دعوت می کردند همه می آمدند. همه به اتفاق داسها را بر عکس نوک به زمین در دهانه وُِر ( محلی در مزرعه گندم یا جو که درو در آنجا ترک شده است) به زمین می گذاشتند. آبی بر روی داسها در محل ور می پاشیدند آنگاه همه در روبروی ور روبه قبله می ایستادند یکی از بزرگان که آدم جا افتاده و مؤمنی بود دعاهای زیادی در همه زمینه ها (برکت مال و جان، سلامت همه بزرگان و جوانان، امنیت کشور و مرزها و....) می کرد و در پایان صلوات می گفت (که بر حبیب خدا ختم انبیا محمد مصطفی را صلوات، برزوج بتول و آل احمد صلوات، ایوان نجف علی شیر خدا را صلوات، صفا سو وار بو یولوی هر گیدن تاپار درجات، به سرزمین طوس غریب آل محمد امام رضا را صلوات) و حاضرین به ور هجوم می بردند تا این گندم را بچینند. بعد از هر صلوات او حاضرین هم فریاد می زدند صل علی محمد و درو می کردند و کار مزرعه یک کشاورز تمام می شد. مرحومان مشهدی حسین قاسمی که مردی بی تکلف، صاف و ساده، کم حرف و مؤمن بود، مرحوم میرزا ابوالقاسم جعفری، مشهدی محمد عباسی، مرحوم میرزا علی محمد هاشمی و... که به مناسبت از وی یاد کرده ام این رسم را خوب اجرا می کردند. بعد از صلوات گندم های درو شده را دسته دسته جمع می کردند و به صورت مجزا آن را به خانه می بردند. این گندمها به همان صورت در غلاف و سنبل به زیبایی در دیوارهای گلی منازل آن روز به نشانه ادامه نزول برکت صلوات در دودمان کشاورز تا سال دیگر و گندم جدید صلوات آویزان بود. آی نه گوزل قایدادی بو قایدالار؟